لازم به یادآوری است که مقام معظم رهبری در بیاناتی که در هفدهمین اجلاس سراسرى نماز در تاریخ 29/8/87 در ارتباط با استفاده از نماد هابیان فرموده بودند به مسئولین متذکر این موضوع شده بودند که : "صهیونیستها هر نقطهى دنیا که خواستند یک ساختمانى بسازند، آن علامت نحس ستارهى داوود را سعى کردند یکجورى رویش تثبیت کنند.کار سیاسىشان اینجورى است."
منبع : پایگاه خبری تحلیلی صراط
برچسب ها: اجتماعی
«أُوصیکَ بِخَمْس: إِنْ ظُلِمْتَ فَلا تَظْلِمْ وَ إِنْ خانُوکَ فَلا تَخُنْ، وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلا تَغْضَبْ، وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلا تَجْزَعْ.»
تو را به پنج چیز سفارش می کنم :
1- اگر مورد ستم واقع شدى ستم مکن
2- اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن
3- اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو
4- اگر مدحت کنند، شاد مشو
5- و اگر نکوهشت کنند بیتابى مکن.
برچسب ها: مذهبی
می گویند حدود 700 سال پیش، در اصفهان مسجدی می ساختند. روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند. پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه! کارگرها خندیدند. اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت : چوب بیاورید ! کارگر بیاورید ! چوب را به مناره تکیه بدهید. فشار بدهید. و مدام از پیرزن می پرسید: مادر، درست شد؟!! مدتی طول کشید تا پیرزن گفت : بله ! درست شد !!! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت... کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسیدند ؟! معمار گفت : اگر این پیرزن، راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت، این مناره تا ابد کج می ماند و دیگر نمی توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم... این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم !
برچسب ها: اجتماعی، مدیریت
مورچه هر روز صبح زود سر کار میرفت و بلافاصله کارش رو شروع میکرد. با خوشحالی به میزان زیادی تولید میکرد. رئیسش که یک شیر بود، از اینکه میدید مورچه میتواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بنابراین فکر کرد که اگر مورچه میتواند بدون هیچ گونه سرپرستی بدین گونه تولید کند، پس با داشتن یک سرپرست حتما میزان تولیدش بسیار بالاتر خواهد رفت. او بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار زیادی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد. اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ورود و خروج بود. او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت. عنکبوتی هم مدیریت بایگانی و تماسهای تلفنی را بر عهده گرفت. شیر از گزارشات سوسک لذت برده و از او خواست که نمودارهایی که نرخ تولید را توصیف میکند تهیه نموده که با آن بشود روندها را تجزیه و تحلیل کند. او میتوانست از این موارد در گزارشاتی که به هیئت مدیره میداد استفاده کند. بنابراین سوسک مجبور شد که کامپیوتر جدیدی به همراه یک دستگاه پرینت لیزری بخرد. او از یک مگس برای مدیریت واحد تکنولوژی اطلاعات استفاده کرد. مورچه زمانی که بسیار بهره ور و راحت بود، از این حد افراطی کاغذبازی و جلساتی که بیشترین وقتش را هدر می داد متنفر بود. شیر به این نتیجه رسید که زمان آن فرا رسیده که شخصی را به عنوان مسئول واحدی که مورچه در آن کار میکرد را معرفی کند. این سمت به جیرجیرک داده شد. اولین تصمیم او هم خرید یک فرش و نیز یک صندلی ارگونومیک برای دفترش بود.این مسئول جدید یعنی جیرجیرک هم به یک کامپیوتر و یک دستیار شخصی که از واحد قبلیاش آورده بود، به منظور کمک به برنامه بهینهسازی استراتژیک کنترل کارها و بودجه نیاز پیدا کرد. اکنون واحدی که مورچه در آن کار میکرد، به مکان غمگینی تبدیل شده بود که دیگر هیچ کسی در آنجا نمیخندید و همه ناراحت بودند.در این زمان بود که جیرجیرک، رئیس یعنی شیر را متقاعد کرد که نیاز مبرم به شروع یک مطالعه درخصوص سنجش شرایط محیطی دارد. با مرور هزینههایی که برای اداره واحد مورچه میشد، شیر فهمید که بهرهوری بسیار کمتر از گذشته شده است. بنابراین او جغدی که مشاور شناخته شده و معتبر بود را برای ممیزی و پیشنهاد راه حل اصلاحی استخدام نمود. جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با یک گزارش حجیم چند جلدی باز آمد. نتیجه نهایی این بود: "تعداد کارکنان بسیار زیاد است". حدس می زنید اولین کسی که شیر اخراج کرد چه کسی بود؟ مسلما مورچه ! چون او عدم انگیزه اش را نشان داده و نگرش منفی داشت.
برچسب ها: مدیریت
بسم الله الرحمن الرحیمقال رسول الله(صل الله علیه و آله):ان الله یرضی لرضا فاطمة ویغضب لغضبهاصبح، می بارد نیلی از پلک نگاهمینوازد نرم، سرمای پگاهدست آرام نسیم از موی مهترد، میموید به گلبرگ گیاهاز نیام نای حق هو میکشدیا کریم مانده در شولای آهابر بغض آمد بهارم غم گرفتغربت تاریخ میبارد به چاهزهر صبری در گلویی گر گرفتدل دل تصویر میرامد به راهشرم شعر از وصف ماه خون چکانمیزند در ذهن بیدل نبض آهآهی از تصویر قمری خون گرفترنگ نیلوفر گرفت آهنگ ماهکیف اصبحتِ دلیل خلق نور؟رنگ رو بر سر دل باشد گواه...آه یادت رفت شعر نو بهارغنچه سرخ شقایقها سیاهعیش مردم را منقص کردهایغم اگر داری که دارد این گناه؟قصه کوته میشود چندی دگرعیشتان دائم شود زین گاه گاهمیپرد قمری، بسان سینه سرخمیبرد او را سلیمان، شامگاهخط خون و صبر سابیدن به زخمتا طلوع عصر شاه کم سپاه *****خط سرخ امروز هم خط غم استجام زهر و فتنه... لؤلؤ، قتلگاهحیدر ای هوی یتیمان فدکای ولی مطلق ای تنها پناهذوالفقارت سایه بر بحرین کنشیعه جز دستت ندارد تکیه گاهآن یدالله اجابت کن قنوتگو بیاید وتر دین حق ز چاهرایت دین محمد بر شودیا اله آمین و یا الله آه
برچسب ها: مذهبی
بنّای پیری قصد داشت ساختن خانه را رها کند و کهن سالی را در کنار همسر و خانواده اش سر کند . کارفرمای او از این که کارگر پر تلاش و زحمتکش خو را از دست می دهد ، ناراحت بود . اما هرچه کرد نتوانست او را به ماندن راضی کند ، لذا از او خواست که به عنوان آخرین کار ، تنها یک خانه دیگر بسازد . پیر مرد بنّا با تمام نارضایتی آخرین خواسته کارفرمای خود را نیز اجابت کرد و مشغول ساختن خانه شد . اما به خاطر بی میلی و نا رضایتی از انجام این کار ، ساختن خانه را با بی حوصلگی وکم کاری و استفاده از مواد و مصالح نا مرغوب با کیفیت پایین انجام می داد . کار ساختن خانه که به پایان رسید ، کارفرما،بنا را صدا زد و درحالی که کلید خانه ساخته شده را به او می داد گفت : “این خانه آخرین کار توست و من آن را به پاس زحمات بی دریغ تو در این سال ها ان را به تو هدیه می دهم.”تحلیل رفتاری :
- همیشه کاری را که به شما می سپارند ، درست و کامل انجام دهید . همان گونه که گویی برای خود شماست .
- وقتی هدف با کاری که انجام می دهیم مغایر باشد ، نتیجه رضایت بخش نخواهد بود . (در این جا کار خانه ساختن بود و هدف زود تر در کنار خانواده زندگی کردن . )
- خسته شدن و دلزدگی از یک شغل و اصرار زیاد کارفرما به انجام آن معمولاً نتیجه خوبی حاصل نخواهد کرد.
- کارمند ناراضی را رها کنید تا سرنوشتش را جای دیگر بیابد .
- قدر دانی از کارکنان را یک اصل باید دانست .
- وقتی افراد را از هدف آگاه کنیم ، کار را بهتر انجام می دهند .
برچسب ها: مدیریت
عارفان علـم عاشـق می شوند / بهـترین مردم معلـم می شـوندعشق با دانش متمم می شود / هر که عاشق شد معلم می شودروز معلم مبارک باد ***********معلم را بخش کردم اولش محبت آخرش محبت . خدا تو را می خواست و انتخاب حق خدا بود .دانای عشق روزت مبارک ***********سپاسگزار معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت ، نه اندیشه ها را . . . از پدر گر قالب تن یافتیم / از معلم جان روشن یافتیم استاد و معلم عزیز ، هر روزت مبارک ***********سلامت گفتم پیامم دادی ، پیامت چراغ راه زندگیم شد و مرا به سرزمین نور و آگاهی هدایت کردی .ای آینیه تمام نمای عشق و محبت و ایثار ، هر روزت مبارک باد . . . ***********معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای ، رهایش کنو اگر عشق توست مبارکت باد. (شهید رجایی) معلم هدفت عشق است و ایثار ***********هزاران خفته از عشق تو بیدارروزت مبارک ***********جنبندگان زمین، ماهیهای دریاها، و هرکوچک و بزرگی در زمین خدا و آسمان اوبرای معلم خوبیها، استغفار مینمایند. امام صادق(علیه السلام) ***********معلم را بر پدر شرف باشد به قدر آن که روح را بر جسم شرف است.زیرا معلم سبب کمال و تربیت روحانی است و پدر سبب تربیت جسمانی . ***********معلمى، مهری است که از روز ازل با گل آدمی سرشته شدتا مردم از ظلمات جهل به نور دانایی رهنمون شوند. ***********آبیترین، دریاییترین و آسمانیترین تقدسِ زندگیمان !دستانتان را بوسه میزنیم. روزتان مبارک ***********معلم عزیزم دوستت دارم!به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریایستکه قایق کوچک دا من در آن غرق شده.به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه برد.وچشم هایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد. ***********معلم معلمشمع شدی شعله شدی سوختیتا هنرت را به من آموختی” معلم عزیزم روزت مبارک “ ***********خدای اطلسی ها با تو باشد / پناه بی کسی ها با توباشدتمام لحظه های خوب یک عمر / به جزء دلواپسی ها با تو باشدمعلم عزیزم روزت مبارک ***********صدها شاخه گل مریم تقدیم شما باشد که برای من در جهان بهترین هستید.روز معلم مبارک ***********نقش معلم در دلهاست و دیگری جای او را نمی گیرد،آن که دلها به عشق او زنده است، در دل عاشقان نمی میرد.عزیزم روز ?? اردیبهشت روز معلم مبارک ***********مهر ایزدی بر فراز دستانم بدرقه ی استادی که راه و رسمدرست زیستن را به من آموخت. امروز بهانه ایستتا بوسه ای نثار دستانت شود و تبریکم را تقدیمت کند .هفته ی مقدس معلم مبارک. ***********معلم خوبم روزنه های روشنی که توی ذهنم باز کردیهنوز دنبال نور میگردد…روزت مبارک ***********در سپیده دم ازل ان زمان که سازندگی کائنات اغاز می گردیدو کتاب تکوین گشوده میشد نخستین کلمه ایی که با قلم تقدیربر دیباچه قاموس هستی نقش بست واژه ی زیبای استاد بودو سر فصل این کتاب کهن به تعلیم و تربیت اختصاص یافتهمیشه و در همه چیز استاد من هستیدروزتان مبارک
یکی از پرسشهایی که در زمان حیات آیت الله العظمی بهجت از ایشان صورت گرفت پرسشی در مورد شخصیت مختار بن ابوعبید ثقفی بود. شرح پرسش و پاسخ آیت الله بهجت را به نقل از کتاب ورقهای آسمانی در زیر میخوانیم…شرح پرسش و پاسخ آیت الله بهجت را به نقل از کتاب ورقهای آسمانی در زیر میخوانیم:سؤال:“نظر حضرتعالی درباره شخصیت مختار ثقفی که مورد تردید واقع شده است، چیست؟ علاقمندیم که دیدگاه شما را در این مورد بدانیم”.پاسخ:«مختار اهل نماز بود. او از اولیای خدا بود. نماز را با حال عجیبی میخواند. در شأن مختار همین کفایت میکند که قاتل دشمنان اهل بیت(ع) و قتله سیدالشهداء(ع) بود.نقل است که میگفت: “فلانی را کشتم، فلانی را کشتم …” تا اینکه وقتی آخرین نفر را کشت گفت: “الان راحت شدم”.دوره نهضت او شاید ؟ ماه بوده اما نوشته اند: هنگامی که آخرین نفر که «محمد اشعث» یا «شمر» بود را به قتل رساند گفت: “الان اگر بمیرم دیگر باکی نیست”. یعنی وقتی به نهایت مقصودش رسید گفت: “دیگر اگر بمیرم، غصه ای ندارم”.»منبع: کتاب ورقهای آسمانی/ محسن کمرهای زاده